ولادت حضرت علی را پیش از همه به حضرت فاطمه تبریک می گوییم
در این ایام پر برکت بگذارید دلتان را شاد کنم به کلامی از پدر همه ی ما و امت
و چقدر برای شیعه شیرین است این وعده ی مولا که  به حارث همدانی  فرمود: " فمن یمت یرنی "


عجیب که حتی اگر گناهان آدمی سنگین باشد به این کلام دلخوش می شود و بهتر بگویم شاید حالی دست دهد که امثال من که از مرگ می ترسیم, نهراسیم و حتی برای لحظاتی به آن مشتاق شویم ... تقدیم شما این کلام احلی من العسل حضرت #امیرالمؤمنین_علی(ع) :
حارث همدانى از دوستان و پیروان مخلص امام على (ع) بود، و در جایگاه بلندى در پیشگاه آن حضرت قرار داشت، او بیمار شد، حضرت على (علیه السلام) براى احوال پرسى با او ملاقات کرد و پس از گفتگویى، به او فرمود:
اى حارث! به تو مژده می دهم که در لحظه مرگ مرا می بینى و مى‏شناسى، و همچنین هنگام عبور از پل صراط و در کنار حوض کوثر و هنگام مقاسمه.
حارث عرض کرد: مقاسمه چیست؟
امام على (علیه السلام): مقاسمه، آن است که من دوزخیان را به دوزخ (و بهشتیان را به سوى بهشت) تقسیم صحیح می کنم، می گویم: اى آتش این دوست من است او را رها کن و این دشمن من است او را بگیر.
سپس امام على (علیه السلام) دست حارث را گرفت و فرمود: اى حارث همین گونه که دستت را گرفتم، پیامبر (ص) دستم را گرفت در آن هنگام که از حسادت قریش و منافقین، به آن حضرت شکایت نمودم، به من فرمود، وقتى روز قیامت بر پا شود، من ریسمان و دامن عصمت خدا را بگیرم، و تو اى على! دامن مرا بگیرى! و شیعیانت دامن تو را بگیرند… سپس سه بار فرمود، اى حارث تو با آن کسى که دوستش دارى هستى و همراه اعمالت می باشى.
حارث برخواست و از شدت خوشحالى نمی توانست لباس خود را جمع کند و روپوش خود را می کشانید و می گفت:
پس از این سخن (که هنگام مرگ و… با على (علیه السلام) ملاقات کنم) هیچ باکى از مرگ ندارم که من بر مرگ وارد گردم، یا آن بر من وارد شود.
شاعر آگاه و پر صلابت سید حمیرى، این حدیث را از قول امام على (علیه السلام) به حارث همدانى، چنین با شعر سرود:
اى حارث همدانى ! هر کس که بمیرد مرا خواهد دید خواه مومن باشد یا منافق با من رخ به رخ می شود.
دید او را می نگرد و من او را با تمام صفات و نام و عمل می شناسم.
و تو اى حارث، روى پل صراط مرا خواهى دید و خواهى شناخت، بنابراین از لغزش و لرزش نترس.
من آب خنک در آن تشنگى سوزان آنجا، به تو می نوشانم، که از شدت شیرینى، پندارى که عسل است.در هنگامى که تو را در مقام عرض و حساب، متوقف سازند،. من به آتش می گویم: او را رها کن و به این مرد نزدیک نشو.
 او را رها کن و ابدا کنار او نیا، و به او نزدیک نشو، زیرا دست او به ریسمان محکم است که آن ریسمان به ریسمان ولایت وصى رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) یعنى على (علیه السلام) پیوند دارد
( اقتباس از مجالس المفید، ط، نجف، ج 2، ص 4، – شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 1، ص 299، – دیوان حمیرى، ص 328، و بحار، ج 6، ص 179، و 180. )