داستان های رود دز و مردم دزفول بی انتهاست . بقعه ای که در  عکس بر روی بلندی می بینید، خواجه سلطان سید علی مشهور به شاه رودبند یا آقارودبند است که با 22 واسطه به امام موسی کاظم (ع) می رسد. او که در اردبیل می‌زیسته است درجریان سفر زیارتی به کاظمین شبی رؤیایی می بیند  که در آن از طرف امام جواد(ع) مأموریت می یابد که به دیار دزفول هجرت کرده و در آنجا، مردم را به تشیع دعوت کند؛ لذا به دزفول مهاجرت نموده و در پایان عمرش در همین محل هم مدفون شده است.

 

در شرح حال وی می‌گویند: سیدعلی صفوی به آنچه مأمور بوده است عمل نموده و مردم را به تشیع دعوت می‌کند، اما مردم دعوت او را نپذیرفته و منکرش می شوند؛ تا اینکه  در پی  طغیان رودخانه «دز» سیدعلی در محلی که بقعه ایشان قرار دارد دعا نموده و رود خروشان دز آرام می شود. پس از این اتفاق غیر معمول مردم به سمت او تمایل پیدا می‌کنند و دعوت او را می‌پذیرند و از آن پس به او لقب «رودبند» می دهند. پیر رودبند به خاطر این اتفاق در بین مردم عزیز می‌شود و بعد از مرگ بقعه و بارگاهی برایش بنا می‌شود که تبدیل به محلی برای زیارت و گرفتن حاجات مردم می‌گردد.

روبروی بقعه آقا رودبند مرقد دخترشان معروف به بی بی گزیده  است. در طول سالیان متمادی مردم از این پدر و دختر کرامات زیادی دیده اند برای همین حاجات خود را به اینجا می آورند علی الخصوص در صبح عاشورا که همه هیآت از جلوی این بقعه عبور می کنند.